نیلا عسلی

مامان با عشق تو مغرور میشه

نیلا عسلی

مامان با عشق تو مغرور میشه

مقام مشترک مادر

دیشب از اتفاقات روزمره حرف می زدیم . می گفت نباید برات تعریف کنم اما جالبه گوش کن و مطمعن باش برای تو اتفاق نمی افته . می گفت یه خانومی اومد پیشم و گفت من و همسرم دختر عمو پسر عمو هستیم و مادر پدر من هم فامیل نزدیکن و همین طور مادر پدر همسرم هم فامیلی ازدواج کردن . اما بچمون سالم بدنیا اومد ولی  وقتی 7 ماهش شد از دستش دادیم چون فلان بیماری ژنتیکی رو داشت . اونها دیگه نیاید بچه دار می شدن چون به احتمال قوی بچه های بعدیشون هم در همین سن می مردند . خیلی دردناک بود که هنوز تو جامعه ای زندگی می کنیم که با این همه پیشرفت علم پزشکی خیلی جاها هنوز این ازدواج ها بدون مشاوره ژنتیک انجام میشه . ازم پرسید می خوای فیلمشو ببینی ؟

کم پیش بیاد آدم شغلی داشته باشه که با مشکلات مردم دست و پنجه نرم کنی و نتونی براشون کاری کنی چون تو در مقام یه مشاور نیستی . اما می تونی خودتو بیرون بریزی و گریه کنی . و خلاصه می گفت با دیدن فیلم اون بچه ی کوچولوی سفید که از دنیا فهمید مادر و پدری هست که دوستش دارن و رفت کلی گریه کرده و حالا خنده دارش کجا بود ؟ بعله خنده دارش اینجا بوده که خانومه دلداریش میداده .

مادرها همیشه خودشون رو جای هم میذارن و حتی برای هم و به جای هم دلسوزی می کنن . یه حس مشترک بین همه ی مادر ها هست که اونها رو در یک مقام قرار می ده و زن ها جدای از زن بودنشون همیشه برای بچه های هم ، مادری می کنن .



نظرات 5 + ارسال نظر
شیرین یکشنبه 25 اسفند 1392 ساعت 20:27

مگه راجع به مقام مشترک مادر نگفتی . خب خرس پدر که نمیاد خودشو بندازه این وسط.

آها . از اون نظر .

فرهاد پنج‌شنبه 22 اسفند 1392 ساعت 20:11 http://an-rozha.blogsky.com/

خیلی غمگین شدم. حرفای قشنگ اما غم اندودی بود.

بعله . چه میشه کرد با این زندگی و بازیهاش . اگه طبق قوانینش جلو نری بدجوری زمین می خوری .

آبان دخت سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 21:14 http://abandokhi.blogfa.com

قشنگ بود

قربووووووونتتتتت

شیرین سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 20:42

ببخشید آقا نیست ،خانمه .اگه گفتی از کجا فهمیدم؟

نمی دونم والا

شیرین سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 20:40

فکر کن نیلا رو بدی بغل این آقاهه

کدوم آقاهه ؟ این کار خرسه از کجا فهمیدی آقاهه یا خانومهه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.