ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
من و نیلاکوچولوی 500 گرمی خوبیم . من و او کوچولو و بابای او کوچولو رفتیم نسل امید و دقیقا جزء جزء بدن کوچولوی فرشتمونو بررسی کردیم . لب های غنچه شده که احتمالا داشت برامون بوس می فرستاد و دو دستش رو ضربدری روی چشماش گذاشته بود و قلب کوچولوش می تپید 147 بار در دقیقه . طول استخوان بینیش 6 میلیمتر بود و اندازه ی نیم تنه اش 17 سانتی متر . او کوچولو هنوز راه درازی داره تا به دنیا بیاد اما داره سخت تلاش میکنه تا آدم بشه . ای کاش همه ی ما همین تکاپویی که برای آدم شدن توی رحم مادرهامون داشتیم توی دنیای واقعی داشتیم . به هر حال همه چیز خوب بود بغیر از کلیه های کوچولوی نقل مامان که یکیش متورم تر بود و با مشورت با دکتر مهربونش که بهش باید بگیم فرشته ی مهربون داره از بدن مامان راحیل تقلید می کنه . اولین عروسی عمر 22 هفته ایشو با مامان راحیل اومد و قر تو کمر کوچولوش گیر کرد .
سنجاق شده به 500 گرم نیلا: آخه من که میدونم 20 سال دیگه رژیم میگیری که 500 گرم وزن کم کنی یاد امروز بیافت و شکر کن خدارو مادر .
عزیزمیییییییییییییییی ایشالله به سلامتی تشریف بیارین نیلا خانوم
راستی اونشب تو عروسی خیلی خوشگل شده بودینا خانوم خانوما ماشالله
اینم یه کادوی خوگشل به مناسبت 500 گرمی شدنتون 
خاله الهام
خاله الان که دارم جوابتونو مینویسم 600 تا700 گرم شدم .خاله بازم کادو میدی